ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | |||||
3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 | 9 |
10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 | 16 |
17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 | 23 |
24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 | 30 |
30 تهمت و دروغ نویسنده وهابی در مقدمه کتاب فاطمة بنت النبی
:::::: وعده کرده بودم که نقد جامعی بر کتاب " فاطمة بنت النبی(ص)" نوشتۀ وهابی تکفیری : ابراهیم بن عبدالله المدیهش بنویسم . از 7 فرستۀ پیشین ، 4 فرسته را به این موضوع اختصاص دادم ؛ و از این پست به بعد ، صفحه به صفحۀ کتاب مذکور را تورّق نموده و بر خطاها و اشتباهات بی شمارش تمرکز کرده و پاسخ خواهم داد . باید در این جهاد تبیین تمام انرژی و توان خود را صرف کنم ، و شما دوستان نیز حوصله کنید تا جواب های لازم و کافی به سخنان بیهودۀ او داده شود ، تا از این به بعد هر نویسندۀ وهّابی و ناصبی که قصد نوشتن در بارۀ حضرت زهراء سلام الله علیها را داشت بداند که جهادگران اندیشه بر نوشتۀ او تمرکز میکنند و از حریم خاندان پیامبر(ص) بیدریغ و بقدرت دفاع خواهند کرد . پس لازم است بارها حسابگری کنند که هر سخنی ننویسند و هر حاشیه ای را به حضرتش گره نزنند . باشد که در دفاع از حریمِ قُدسی خاندان پیامبر و فاطمۀ زهراء(سلام الله علیهم أجمعین ) مورد قبول حق تعالی قرار گیرد .
:::::: ستاره ها [**] از نگارنده(روحانی) و برای تعیین موارد چالش برانگیز است . بعد از نقل متنی که نویسنده نوشته ، با موارد تعیین شده کار خواهیم داشت ، آنها را ترجمه میکنیم و به بحث میگذاریم تا دروغ ها و فریب های او را معلوم و مورد نقد قرار دهیم :
:::::: از متن اصلیِ صفحات 9و10و11و12و13 کتاب عکس گرفته و در اینجا قرار داده ام .
نویسندۀ وهّابی تمام رکوردهای دروغ و تهمت و تدلیس را پشت سر گذاشته
نوشته های قرمز متن اصلیِ کتاب میباشد
::: مؤلف در همان آغاز کلام ، از صفحۀ 9 – 13 ، و در طیّ 5 صفحه ، تمام رکوردهای دروغ و تهمت و تدلیس را پشت سر گذاشته و در کمتر از 50 سطر نوشته حدود 30 خلاف واقع بر زبان و قلم آورده ، و در همان ابتدای کار و پس از صحبت کوتاه در بارۀ موقعیّت و محبّتِ عموم مسلمانان نسبت به آل بیت پیامبر (ص) به تعیین مصادیق "آل البیت" پرداخته و حضرت فاطمه را عصارۀ أهل بیت پیامبر(ص) معرفی و مینویسد : (( و مِن أقربِ آل بیتِ النبیِّ إلیه : أولادُه، وأزواجُه . و لآلِ بیتِ النبیِّ خصائصُ ومزایا، وفضائلُ عِدَّة، حَفِظَها أهلُ السنة و الجماعة روایةً *1* و درایةً *2* و رِعایةً *3* و عملاً *4*؛ استجابةً لوصیة النبی(صلى الله علیه وعلى آله وسلم) بآل بیته، کما قال : " أُذَکِّرُکم الله فی أهلِ بَیتِی، أُذَکِّرُکُم اللهَ فی أهلِ بَیتِی، أُذَکِّرُکم اللهَ فی أهلِ بیتی ... الحدیث" *5*. من أهل بیته، بل من أقربهم إلیه : ذؤابةُ نساءِ هذه الأمة، بضعَتُهُ التی قال عنها(ص) : «فَاطِمَةُ بَضْعَةٌ مِنِّی، فمَنْ أغْضَبَهَا فَقَدْ أغْضَبَنِی )) . صفحه(9)
::: و در همینجا ، شتاب آلوده ، متن را نیمه کاره رها کرده و در پاورقی(3) از صفحه(9) مینویسد : (( وصف «البضعة النبویة» لیس خاصاً بفاطمة *6*، بل کل أولاده بضعة منه. و إنّما ورد وصف فاطمة کثیراً على لسان المترجمین بالبضعة النبویة ، لورودها فی حدیثٍ جاء لمناسبة - کما سیأتی فی مبحث غیرته – و لا ینبغی التزام ذلک *7* ، فإنَّ قصر هذا الوصف علیها ، یشابه قول مَن یدَّعی أن لیس للنبی(ص) من الأولاد إلا فاطمة فحسب ، و بقیة البنات (رقیة، وزینب، وأم کلثوم) ربائبه لا بناته !! *8* و هذا کذب على کذب من کذب *9*ـ و سیأتی بیانه )) .
::: و در ادامه می نویسد : (( و إنَّ الوصف الوحید التی انفردت به عن أخواتها هو «السیدة» *10*، لأنها سیدة نساء هذه الأمة، و نساء أهل الجنة .
::: سپس به بیان بعضی فضائل و مناقب فاطمه(س) از زبان دانشمندان پیشین می پردازد و ابتداء از زبان شمس الدین ذهبی(748هـ) که میگوید : (( فهی سیدة نساء العالمین فی زمانها ، البَضْعَةُ النَّبَوِیَة، و الجهَة المصطَفَوِیَّة، أُمُّ أَبِیْهَا، بنت سَیِّدِ الخلقِ رسُولِ الله - صلى الله علیه وسلم- و قد کان النبیُّ یُحبُّها، ویُکرِمُهَا، ویُسِرُّ إلیها، ومناقبُهَا غَزیرَةٌ، وکانَت صَابِرةً، دیِّنَةً، خَیِّرَةً، صَیِّنةً، قَانِعَةً، شَاکِرَةً للَّه )) . سیر أعلام النبلاء ٢/ص ١١٨
::: و سپس از زبان آجری مینویسد : (( قال الحافظ أبو بکر الآجُرِّی (ت ٣٦٠ هـ) - رحمه الله -: (اعلموا ... ـ رحمنا الله وإیاکم ـ أنَّ فاطمة - رضی الله عنها - کَریمةٌ على الله - عز وجل -، وعلى رسولِه - صلى الله علیه وسلم -، وعند جمیع المؤمنین، شَرَفُهَا عظیم، وفَضْلُهَا جَزیل، النبیُّ - صلى الله علیه وسلم - أبوها، وعلیٌّ - رضی الله عنه - بَعْلُهَا، والحسن والحسین سیِّدا شباب أهل الجنة ولداها، وخدیجة الکبرى أمُّهَا، قد جمع الله الکریم لها الشرف من کل جهة، مُهْجَةُ رسول الله - صلى الله علیه وسلم -، وثمرةُ فؤادِه، وقُرَّةُ عَیْنِهِ - رضی الله عنها -، وعَن بَعْلِهَا، وعن ذُرِّیَّتِها الطیبة المبارکة، قال النبی- صلى الله علیه وسلم : «فاطمة سیِّدةُ نساءِ عالَمِها وقال- صلى الله علیه وسلم : «حسبک من نساء العالمین مریم بنت عمران، وخدیجة بنت خویلد، وفاطمة بنت رسول الله - صلى الله علیه وسلم - وآسیة امرأة فرعون. (( الشریعة٥/ص٢١١٣
::: سپس از کتاب عبدالستّار الشیخ نقل میکند : (( إنَّ هذه السیدةَ الکریمةَ صاحبةُ «الأصل الشریف، والنسب المنیف، والفطرة الطاهرة، فی الأسرة الفذَّة، قرآنٌ یُتلى، وحدیثٌ نَبَویٌّ یتردَّدْ، وقُدوةٌ علیا، وتَربِیةٌ نبویة، وبیئةٌ جادَّة صارمة، ورسالةٌ سامیة عالیة ... هی بنتُ النبی - صلى الله علیه وسلم - فی النسب الزَّکِیِّ، وبنتُه فی الشمائل والأخلاق البهیَّة، وجلائلِ الأعمال الرضیَّة، کانت - رضی الله عنها - کما وصفها أبطن الناس بها عائشة - رضی الله عنها -، صورةٌ مقاربة لأبیها - صلى الله علیه وسلم- فی کلامِه، وحَدیثِه، وجِلْسَتِه، ومِشْیَتِهِ، وهَدْیِه، وسَمتِهِ، ودَلِّهِ، وسکینَتِه، ووقارِه، فی شمائل ندیة، وأوصاف عطرة زکیة.
کانت فاطمةرضی الله عنها نعم البنت فی نشأتها، ونعم البنت فی آدابها وأخلاقها وأعمالها ومواقفها مع أبویها، ونعم الزوجة فی رعایتِها وقیامِها بما یجب علیها، وصبرِها على ضیق العیش مع زوجها، ونِعْمَ الأم فی عنایتها بأولادها وتربیتِهم على أخلاق أبویها، فکانوا خیاراً من خیار .عاشَتْ عابِدَةً، زاهِدةً، صابِرةً، راضِیةً، خدَمَتْ أبیها، وشهدت لحظاته کلها من قبیل البعثة إلى موته - صلى الله علیه وسلم )) . فاطمة الزهراء» لعبدالستار الشیخ/ص٣٥٧- ٣٥٨. بتصرف
::: و به مصائب و سختی های زندگی حضرت فاطمه اشاره کرده و مینویسد : (( رأت - رضی الله عنها - المصائب والمتاعب على أبیها - صلى الله علیه وسلم ، ورأت صبرَه ومجاهدتَه وعبادتَه، ابتُلِیَت بفقد أخواتها، وهِجرَتِها من بلدها، رأتْ ثِقَل الأمانة وهمَّ الرسالة على أبیها، مع قلة المعیشة، والرضا بالیسیر )) .
::: و بعد حسرت میخورد که عمر فاطمه(س) کوتاه بوده و .. (( غادرَتْ الدنیا قریباً من منتصف العمر (٢٩ سنة)، لم یُتَحْ لها فی حیاة أبیها أن تُحدِّثَ وتُعلِّمَ، ولم تمکث بعد وفاة أبیها - صلى الله علیه وعلى آله وسلم - إلا یسیراً (ستة أشهر)، وغادرت الدنیا، بمواقف و هدی و کفاح یقتدى به، لذا کانت سیدة نساء أهل الجنة، و کانت مثالاً للنساء على الصبر و الیقین - رضی الله عنها )) .
::: و در همین سطرهای شروع مستقیم سراغ شیعه می آید و ما را أهل بدعت*11*، و أهل متابعت از هوی و هوس*12* خطاب می کند ، و محبّت ما به خاندان پیامبر(ص) و فاطمه(س) را ادعای دروغین*13* تلقی کرده و مینویسد : (( و مع مکانتها المرعیة عند المسلمین، إلا أن بعض أهل الأهواء والبدع ممن یدَّعِی محبة آل البیت أکثرَوا من التصنیف فی فضائلهم، و ذِکْرِ ما استقرَّ فی عقیدتهم من العداء بین الصحابة و آل البیت*14*، و روایة المکذوبات من الأخبار عما جرى على فاطمة - رضی الله عنها - *15* و بالأخص ما رووه زوراً من ظلم أبی بکر*16*، و إهانة عمر بن الخطاب لفاطمة - رضی الله عنهم - *17* و ما فتئوا یذکرون افتخاراً عنایتهم بآل البیت، ویستدلون على أهل السُّنَّةِ بمَرویات وردَتْ فی کتب أهل السنة والجماعة *18*، ولو کان أهلُ السُّنَّة والجماعة أوردوها فی کتب الموضوعات *19*)) .
::: و بعد در پاورقی همین صفحه 12 مثالی از نوشته های نویسندگان شیعه ، برای اثبات دروغگویی ما !!! بیان میکند و مینویسد : (( من النماذج ما ذکره محقق کتاب «مسند فاطمة - علیها السلام » للرافضی التویسرکانی، ط. دار الصفوة فی بیروت، الطبعة الأولى ١٤١٣ هـ، (٤٥٤ صفحة) حیث زعم عدم اعتناء أهل السنة والجماعة بأحادیث فاطمة *20*، مع أنه فی مقدمته و فی الکتاب الذی یحققه لم یذکرا حدیثاً واحداً مسنداً عن فاطمة *21*، بل کل أحادیثه ینبو عنها العقل *22*، و لا یثبتها نقلٌ *23* ولو بأسانید متصلة عندهم فی کتبهم*24* ... و للمزید انظر فی کتابی هذا: الباب الثانی: الفصل الرابع: المبحث الأول (( .
::: و در مثال دیگری ، از کتاب "فاطمة الزهراء من المهد الی اللحد" نوشتۀ علامه محمدکاظم قزوینی سخن میگوید و مینویسد : (( وقد ذکر الرافضی: محمد کاظم القزوینی فی کتابه "فاطمة الزهراء من المهد إلى اللحد/ص١٠-١١" ذماً لأهل السنة لافتعال الأحادیث ؛ للنیل من فاطمة !! وهذا کذبٌ مرسلٌ *25* فإنه لا یُعرف أحدٌ عَلِمَ الحق وأقامَه فیما یتعلق بآل البیت ـ ومنهم فاطمة ـ إلا أهل السنة والجماعة*26* ، وانظر ما سیأتی فی التمهید: المبحث الثالث )) .
::: و نویسنده که فراموش کرده در چند سطر پیش نویسندگان شیعه را بدلیل آنکه به اهل سنّت نسبت داده اند که علیرغم فرصت و امکانات بسیار و دسترسی به منابع ، توجه و عنایت لازم به موضوع فاطمه(س) را نداشته اند ، در صفحۀ (17) از مقدمه در بارۀ سابقۀ تحقیقش مینویسد : (( الدراسات السابقة، و المؤلفات المفردة فی فاطمة :لم أقف ــ بعد البحث ــ على من جمع مسندها، والأحادیث الواردة فی شأنها، معتنیاً بوحداتها الموضوعیة، وتمحیص المرویات: تخریجاً، ودراسةً علمَیَّةً مُفصَّلةً، مع دراسة موضوعیة حدیثیة وتاریخیة . هذا، وبعد الاطلاع على دراسات أهل السُّنَّة والجماعَةِ عن فاطمة - رضی الله عنها ، و ما دخلَ کثیراً منها من الأحادیث الضعیفة والموضوعة *27* ، و بعضِ دراسات الرافضة و الإسماعیلیة والمستشرقین عن فاطمة . و ما ادَّعَتْه الرافضة من عنایتهم بسیرتها وأحادیثها *28* ، واستفادة المستشرقین والصوفیة من بعض أفکار وکتابات الرافضة *29*؛ لأجل ما سبق ظهرَتْ أهمیة الکتابة العلمیة فی موضوع فاطمة-رضی الله عنها . فهو بحاجة ماسَّة إلى جَمعٍ کل ما ورد فی شأنها، مع العنایة بمسندها، وتخریج ذلک تخریجاً علمیاً، مع دراسة أسانیدها دراسة مفصّلة، وترتیب أحادیث سیرتها وفضائلها ترتیباً موضوعیاً روایة ودرایة؛ وأیضاً جمع المنقولات التاریخیة وتحریرها وبیان المقبول منها، مع ملاحظة الفرق بین منهج نقد الروایات الحدیثیة ومنهج نقد الروایات التاریخیة *30*... و هذا کلُّه إعلاءً لشأن السیدة فاطمة بنتِ رسولِ اللهِ - صلى الله علیه وسلم . و شأنِ آلِ البیت، و استکمالاً لما بدأ به أئمة الإسلام من جمع لبعض فضائل فاطمة فی کتبهم: الجوامع، والفضائل، والاعتقاد، والسیر، والکتب المفردة ...و رَدَّاً على الشُّبَهِ المثارة من لدن الرافضة والإسماعیلیة على أهل السنة و الجماعة ؛ و کذا شبه المستشرقین النصارى، و ما أدخلته الصوفیة فی شأنها، و ما درج فی عبث المعاصرین )) .
تشکر از نویسنده کتاب !
نگارنده معتقدم که نویسنده وهّابی - سعودی لازم نبوده در مدخل کتابش به این سرعت وارد مباحث چالشی شود ، ولی باید از او تشکر کرد که از همین ابتداء تکلیف خواننده را معلوم کرده و انگیزه های خود را از انتخاب موضوع ، و روش بیان مطالب نشان داده و با سرعت و عجله سراغ حمله و جدال و تهمت زنی - که حیاة تکفیری ها به آن بستگی دارد - رفته و زحمت کنکاش و واکاوی را کاهش داده است .
تفکیک موضوعات از یکدیگر
در فرستۀ بعد مطالبی را که عددگزاری کردم از یکدیگر تفکیک میکنم تا برای بررسی و جوابگویی آماده شوند .